مردم استان مرکزی با رسوم و آیین های متنوعی به استقبال نوروز و آغاز بهار میروند. مراسم عید نوروز در استان مرکزی نیز مانند تمام نقاط ایران با خانه تکانی و تدارکات سفره هفت سین آغاز میشود.
گذاشتن گلهای خوشبو در فضای خانه، زیارت اهل قبور و شهدا در آخرین پنجشنبه و شب جمعه سال، دادن خیرات و روشن کردن شمع و چراغ ار آیینهای تاریخی این منطقه است.
جنب و جوش برای تهیه لباس نو، خرید آجیل و شیرینی، چیدن سفره هفتسین و کنار گذاشتن کمک برای فقرا و ایتام هنگام تحویل سال نو از دیگر سنتهای رایج در استان مرکزی است.
صله ارحام و رفتن به خانه دوستان و آشنایان و دادن عیدی به کوچکترها از دیگر رسومات رایج بین مردم استان مرکزی است اما از رسوم نوروزی رایج در بین مردم شهرستان دلیجان هله هله است.
در این مراسم که امروزه بسیار کمرنگ شده و پنجاه روز مانده به عید انجام میشد، عدهای از جوانان در حالی که کولههایی روی دوش خود داشتند، دور هم جمع میشدند، یکی از آنها لباس زنانه میپوشید و دیگری به نقش تگه (بز) در میآمد و زنگولههای زیادی به کمر خود میبست، این افراد در روستا به راه میافتادند و با سر و صدا و شادی سرود سر میدادند: هله، هله، هو، هو صد به غله، هو، هو . یعنی: صد روز به جمع آوری غله ( گندم و جو) مانده است. پنجاه روز به نوروز داریم و با خواندن این اشعار از مردم انعام دریافت میکردند که این انعام در پایان مراسم میان فقرا تقسیم میشد.
رسم "کوزه سفالی" نیز از سرگرمیها و باورهای قدیمی نوروزی در شهر ساوه است که توسط زنان انجام میشود. شب قبل از عید زنانی که نذر دارند، نیت کرده و اسم خود را روی کاغذ مینویسند و آن را داخل "بستو" ( کوزه سفالی) میاندازند.
گاهی به جای نوشتن اسم، یک سکه، انگشتر و یا چیز دیگری را برای نشان داخل ظرف میاندازند و صبح روز بعد، یکی از زنان مورد اعتماد در حالی که دعا میخواند، هر یک از نشانهها را بیرون آورده و بدین ترتیب هر کس به نیتش میرسد.
در استان مرکزی، به هنگام تحویل سال همه افراد خانواده در منزل بزرگ فامیل یعنی پدر یا پدربزرگ خود جمع میشوند، دور سفره هفتسین مینشینند، قرآن میخوانند و گاه به حافظ نیز تفال میزنند.
در سفره هفت سین انواع خوراکی ها مانند شیرینی، تخمه، نقل، کشمش، انواع میوهها و آیینه، قرآن و چراغ نفتی وجود دارد.
در این مراسم، چراغ نفتی باید آنقدر روشن بماند تا با تمام شدن سوخت خود به خود خاموش شود و نانی که بر سر سفره هفتسین به عنوان برکت در سال جدید گذاشته شده پس از تحویل سال بین افراد خانواده تقسیم و تناول میشود.
پس از تحویل سال، کوچکترها دست بزرگترها را بوسیده، همه با هم روبوسی میکنند و عید را به یکدیگر تبریک میگویند. سپس بزرگ خانواده به هر یک از حاضران سکهای به عنوان دشت و یا 2 عدد تخم مرغ و یک جفت جوراب و یا یادگاری معنوی هدیه میدهد.
پختن رشته پلو در شب عید و همچنین سبزی پلو با ماهی در بین خانوادههای استان مرکزی بسیار مرسوم است. مردم استان مرکزی، خوردن رشته پلو در شب عید و سیزده بدر را نشانهای از پیوستگی رشته زندگی و محبت میدانند.
در گذشته به جای سفره هفتسین، در موقع تحویل سال سینی بزرگی موسوم به مجمع که حاوی تنقلاتی چون فندق، پسته، شیرینی، سبزی، تخم مرغ رنگ شده، کشمش، نخودچی، گردو، انجیر خشک و آیینه و قرآن بود آماده میشد که قبل از تحویل سال بزرگترهای فامیل با خواندن قرآن و دعا سلامتی و شادی را برای ایام پیش رو از خدای منان آرزو داشتند.
آنها معتقد بودند در موقع تحویل سال، تخممرغ در سینی تکان میخورد، حیوانات شروع به نشخوار میکنند و آب ها از حرکت میایستند. هر کس در این وقت دعایی بکند، دعایش مستجاب میشود؛ مردم استان مرکزی به سفره هفت سین "سرفه سال" میگفتند.
در روز سیزدهم فروردین مردم استان ماندن در خانه را بد میدانند و با رفتن به دل طبیعت و انجام بازیهای محلی، گره زدن سبزه و انداختن هفت سنگ در آب روان بدی را از خود دور میکنند.
مردم شهرستان اراک در آخرین جمعه سال به گورستانها میروند و سپس به دیدار کسانی که به تازگی عزیزی را از دست دادهاند، میروند و با خود گلاب، خرما و حلوا میبرند.
مردم شهرستان دلیجان نیز نوروز را با شور و هیجان غیر قابل وصف جشن میگیرند. یکی از رسوم گذشته در این منطقه "هله هله " است. در این مراسم که پنجاه روز ماند به عید انجام می شد، عده ای از جوانان در حالی که کوله هایی روی دوش خود داشتند، دور هم جمع می شدند. یکی از آنها لباس زنانه می پوشید و دیگری به نقش تگه ( بز) در می آمد و زنگوله های زیادی به کمر خود می بستند و در روستا به راه می افتند و با سر و صدا و شادی می خواندند :
هله، هله، هو، هو صد به غله ، هو، هو
یعنی : صد روز به جمع آوری غله ( گندم و جو) مانده است. پنجاه روز به نوروز داریم.
در شهرستان محلات چند روز قبل از عید، مردم شروع به تمییز کردن خانهها و شستن قالیها میکنند. پنبه لحافهای کهنه را دوباره حلاجی کرده و تمام خانه را آب و جارو میکنند. آنها از یکی دو هفته مانده به عید، عدس، نخود، ماش یا گندم سبز می کنند.
آخرین روز سال عرفه یا علفه نام دارد. در این شب در شهر خمین سعی میکنند در همه اتاقها چراغ روشن کنند. روی بام خانهها آتش روشن میکنند. بچهها پشت در خانه های روستاییان می آیند و از هر منزل تخم مرغ پخته و شیرینی میگیرند.
به هنگام تحویل سال همه افراد خانواده در منزل بزرگ فامیل یعنی پدر یا پدربزرگ خود جمع می شوند و دور سفره هفت سین می نشینند و قرآن می خوانند و گاه به حافظ نیز تفال می زنند. در سفره هفت سین انواع خوراکی ها مانند شیرینی، تخمه، نقل، کشمش، انواع میوه ها و آیینه، قرآن و چراغ نفتی می گذارند.
بعد از تحویل سال کوچکترها دست بزرگترها را بوسیده ، همه با هم روبوسی می کنند و عید را به همدیگر تبریک می گویند.
سپس بزرگ خانواده به هر یک از حاضرین دو عدد تخم مرغ و یک جفت جوراب و یا پول عیدی می دهد. پس از آن نیز به خوردن خوراکی های داخل سفره مشغول می شوند.
پختن رشته پلو در شب عید بسیار مرسوم است، که اشاره به پیوستگی رشته زندگی و محبت ها دارد. در شب عید، غذای مخصوص این شب یعنی سبزی پلو با ماهی پخت می شود.
در گذشته به جای سفره هفت سین، در موقع تحویل سال سینی بزرگی موسوم به مجمعه را پر از فندق، پسته، شیرینی، سبزی، تخم مرغ رنگ شده، کشمش، نخودچی، گردو، انجیر خشک و ایینه و قرآن می کردند.
آن ها معتقد بودند در موقع تحویل سال، تخم مرغ در سینی تکان می خورد، حیوانات شروع به نشخوار می کنند و آب ها از حرکت می ایستند. هر کس در این وقت دعایی بکند، دعایش مستجاب می شود. آن ها به سفره هفت سین "سرفه سال" می گفتند.
در شهر ساوه، در شب قبل از عید مراسمی توسط زنان انجام می شود. در این شب زنانی که نذر دارند، نیت کرده و اسم خود را روی کاغذ می نویسند و کاغذ را داخل "بستو" ( کوزه سفالی) می اندازند. گاهی به جای نوشتن اسم، یک سکه، انگشتر و یا چیز دیگری را برای نشان داخل ظرف می اندازند. صبح روز بعد، یکی از زنان مورد اعتماد در حالی که دعا می خواند، هر یک از نشانه ها را بیرون آورده و بدین ترتیب هر کس به نیتش می رسد.
در ایام نوروز در شهرستان ساوه همچون سراسر ایران، شور و نشاط خاصی حاکم بوده و همه چیز در حال تغییر و نو شدن و تازگی است.
مردم ساوه ازابتدای ماه اسفند، با خانه تکانی و نظافت منازل خود به استقبال عید نوروز که در میان آنان سابقهای چند هزار ساله دارد، می روند.
آنان با پخت و تهیه انواع شیرینی و آجیل ویژه عید، برای پذیرایی از مهمانان نوروز آماده می شوند.
مردم این منطقه سپس با باور اینکه پوشیدن لباس نو در زمان حلول سال نو باعث فراوانی رزق و روزی حلال در طول سال می شود به خرید پوشاک نو و رفع نیازمندیهای خود میپردازند.
سبزی پلو با ماهی یا زرشک پلو با مرغ اغلب غذای خانوادههای ساوهای در شب تحویل سال نو است.
بانوان و دختران جوان این دیار چند ساعتی قبل از تحویل سال نو، سفره هفت سین را می چینند و میآرایند.
مردم متدین این شهر، پس از تحویل سال نو به زیارت امامزادگان حضرت سید اسحاق(ع) و سید علی اصغر(ع) و اهل قبور میروند و پس از آن دید و بازدید عید نوروز و سال نو آغاز میشود.
یکی از مراسم جالب ایام نوروز در ساوه این است که در روز عید نوروز تازه دامادها به نو عروسان عیدی ویژهای هدیه میدهند.
از دیگر آداب و رسوم نوروز در شهرستان ساوه مراسم نوعید است که در این روز خویشاوندان و دوستان برای ادای احترام به خانه صاحبان عزا میروند و برای تازه در گذشته فاتحه میخوانند.
در ایام نوروز بسیاری از بازیها و ورزشهای سنتی نیز انجام میشود. مراسم سیزده به در نیز از دیگر آداب مردم این دیار است که در روز سیزدهم نوروز برگزار می شود.
مردم سبزههای نوروزی را در روز سیزده به در، با خود به دامان طبیعت میبرند و در آب روان میاندازند تا ناپاکی و پلشتی را بشوید و با خود ببرد.
در روستای قارلق از توابع نوبران ساوه نیز رسم است همانند سایر اقوام ایرانی با نزدیک شدن نوروز اقدام به تمیز کردن خانه و وسایل زندگی خود کرده و در صورت امکان وسایل و لباسشان را عوض میکنند. خانواده ها با فرا رسیدن سال نو برای تبریک گفتن نوروز به منزل یکدیگر میروند.
با اینکه فرا رسیدن نوروز نوید رسیدن بهار را پس از زمستان بسیار سرد و سخت می داد اما در روستای قارلق به دلیل طولانی بودن فصل زمستان هنوز بساط کرسی برقرار است و گرمای آن و دور هم نشستن و صحبت از زمستان طولانی و صرف تنقلات روز عید لذت خاصی دارد.
در نوروز روی کرسی سفرهای پهن میکردند و درون سفره تنقلاتی مانند کشمش (از نوع سایه خشک که بسیار خوشمزه بود)، مغز بادام، مغز گردو، باسلق، اگیردک و تخم مرغ رنگ شده به همراه سبزه میگذاشتند.
بزرگترها دور کرسی مینشستند و در باره تلاش و کوشش خانواده در نگهداری از احشام و سختی تامین علوفه آنها و سایر مشکلات زمستان سخت صحبت میکردند. کودکان نیز به بازی خود در کنار کرسی مشغول بودند و به مناسب عید به آنها یک یا دو تخم مرغ رنگ شده عیدی میدادند.
بچه ها نیز پس از خاتمه مهمانی در کوچه ها با یکدیگر به بازی تخم مرغ شکستن می پرداختند. بازی تخم مرغ شکستن بدین صورت بود که یکی از بچه ها تخم مرغ را در میان مشت دست خود می گرفت بطوریکه قسمت انتهائی تخم مرغ بیرون می ماند و نفر دیگر با نوک تخم مرغش ضربهای به تخم مرغ دیگر میزد در صورت شکستن تخم مرغ حریف، تخم مرغ به وی تعلق می گرفت و این بازی با بچههای دیگر نیز ادامه داشت و همه دور هم از این بازی و رسیدن بهار که بازی در بیرون از خانه و در کوچه را امکان پذیر می کرد لذت میبردند.
نظر شما